-:-*برای ظهورش صلوات*-:-

(منابع در ادمه مطلب)

- خدای سبحان در قرآن کریم فرمود: «انَّنی انا الله لا اله

الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری .»(طه - 14:من الله

هستم ؛معبودی جزمن نیست ، مرا بپرست ، و نماز را

برای یاد من بپا دار.)

- امام محمد باقر (ع) فرمود نماز هدیه مومن است به

سوی پروردگار ، پس هدایای خود را نیکو کنید تا جوایز

شما نیکو باشد.

- نماز گناهان را می زداید ، چنانکه برگ را از درخت

بزدایند ، و گنهان را -از گناهکار- می گشاید چنانکه بند از

 کسی بگشایند.   حضرت علی (ع)

- نماز اظهار فقر و فروتنی در پیشگاه الهی است.   پیامبر

اکرم (ص)

گانه است.    پیامبر اکرم(ص)

-آخرین وصیت انبیا در مورد نماز بوده است.    امام صادق (ع)

 همه کارها از آن خداست.   (قرآن کریم -حج- 41)

1- خداوند از شنونده قرآن بلاهای دنیا را بر طرف میکند و

 از قرائت کننده آن بلا های آخرترا .

2- هیچ بلایی نیست برای بندگان مگر آنکه از طرف

خداوند در آن نعمتی خواهد بود.

3- کسی که به خداوند مأنوس باشد اهمیتی به توجه یا

 روی گردانی دیگران نمی دهد.

4- خنده بی جا از نادانی است.

5- جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر

تو دلیر شوند.

6- قطع رابطه و وحشت از مردم به مقدار درک و

هوشیاری به آنها خواهند بود.

7- دوست نادان مایه رنج است .

8- تمام پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده است که

کلید آن دروغ گویی است .

9- در مقام ادب برای تو همین بس که آنچه برای دیگران

 نمی پسندی خود از آن دوری کنی .

10- خشم و غضب کلید هر گونه شر و بدی است .

11- خواب پیغمبران بر قفا وخواب مؤمنین بر سمت

راست و خواب منافقین بر سمت چپ و خواب شیاطین بر

 روی خواهد بود .

وفات(شهادت)حضرت فاطمه معصومه(س)بر

تمامی دوستداران ایشان تسلیت باد.

حضرت معصومه(س):

در ذیقعده 183 در مدینه متولد مادرش نجمه خاتون و

پدرش موسی کاظم (ع) است یکی امام رضا(ع) که تا

 25 سالگی تنها فرزند ایشان بود وسپس حضرت

معصومه.

بین دو خواهر و برادر والاترین عواطف وجود داشت . روزی

 در حضور امام موسی کاظم (ع) از حضرت معصومه

پرسیدند شما کی هستید فرمودند: انا المعصومه اخت

الرضا .

نقل میکنند روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه میشوند

 و پرسشهایی داشتند که میخواستند از امام بپرسند

ولی امام در مسافرت بودند و حضرت معصومه پاسخ آنها

را دادند . در حال بازگشت امام را دیدند و جریان را گفتند

وقتی حضرت جواب پرسش را دید سه بار فرمودند :

فداها ابوها (پدرش به قربانش) واین نشان از مقام والا

علمی آن حضرت است.

برای امام رضا دوری خواهر بسیار سخت بود نامه نوشت

 که به مرو بیاید حضرت معصومه با دریافت نامه حرکت

کرد وقتی به ساوه رسیدند مخالفان خاندان علی (ع) در

ساوه جلو حرکت را گرفتند و از حرکت به سوی خراسان

 منع کردند لذا جنگ رخ داد، 23 نفر از همراهان حضرت

 معصومه که از امامزادگان بودند به شهادت رسیدند و

عده ای مجروح و متواری شدند و حضرت معصومه نیز

توسط زنی که درغذای ایشان زهر ریختند مصموم شد(و

 به روایتی مریض شد )و به قم رفت، مدت 17 روز در

خانه یکی از شیعیان بنام موسی بن خزرج بود و

سرانجام در سال 201 در گذشت همنگامی که خواستند

 بر او نماز بخوانند دو سوار نقابدار آمدند بر جنازه او نماز

خواندند و سپس بدن شریفش را به خاک سپردند و

رفتند و کسی ندانست که آنها که بودند.

برای اطلاعات بیشتر می توانید به سایت تخصصی حضرت معصومه مراجعه کنید. 

 http://www.masoumeh.com/far/

منبع:کتاب زندگانی حضرت معصومه(س) نوشته محمد مهدی صفحی و روزنامه یالثارات حسین(ع)

شهر قم:

ادامه پست قبل:

ماجرای جانشین بر حق امام عسکری

عسکری (ع ) می کردم . نامه های آن حضرت را به

شهرها می بردم . در حال مریضی به علت مسمومیت ،

 روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن

 تا آنها را برسانم . سپس امام فرمود : پس از پانزده

 
روز باز داخل سامره خواهی شد و صدای گریه و شیون

 از خانه من خواهی شنید ، و در آن موقع مشغول غسل

 دادن من خواهند بود .

ابوالادیان به امام عرض می کند : ای سید من ، هرگاه

 این واقعه دردناک روی دهد ، امامت با کیست ؟

فرمود : هر که جواب نامه من را از تو طلب کند .

ابوالادیان می گوید : دوباره پرسیدم علامت دیگری به من

 بفرما .

امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد .

ابوالادیان می گوید : باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم .

 
امام می گوید : هر که بگوید که در همیان چه چیز است

 او امام شماست .

ابوالادیان می گوید : مهابت و شکوه امام باعث شد که

نتوانم چیز دیگری بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و

پس از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسیدم

 صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود . داخل خانه

امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری را دیدم که

نشسته ، و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت

 او تهنیت می گویند . من از این بابت بسیار تعجب کردم

 پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و

هیچ سؤالی نکرد . چون بدن مظهر امام را کفن کرده و

آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت

 کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز

ایستاد ، طفلی گندمگون و پیچیده موی ، گشاده دندانی

 مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت :

ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم .

رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ایستاد . سپس آن طفل

پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی امام

علی النقی علیه السلام دفن کرد . سپس رو به

من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسلیم

 کن . من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس

"حاجزوشا " از جعفر پرسید : این کودک که بود ، جعفر

گفت : به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را

 ندیده ام .

در این موقع ، عده ای از شیعیان از شهر قم رسیدند ،

چون از وفات امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر

اشاره کردند . چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او

پرسیدند : بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی

است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببینید مردم

 از من علم غیب می خواهند ! در آن حال خادمی از

 
جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت :
ای مردم قم با شما نامه هایی است از فلان و فلان و

همیانی ( کیسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که

در آن ده اشرفی است با روکش طلا .

شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند : هر کس تو را

فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را

 به او تسلیم کن .

جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل

کرد . معتمد گفت : بروید و در خانه امام حسن عسکری

(ع ) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید . رفتند و از کودک

 اثری نیافتند . ناچار " صیقل " کنیز حضرت امام عسکری

 (ع ) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او

 حامله است . ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند .

خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز

 در کنف حمایت حق است و به ظاهراز نظرها پنهان می

باشد . درود خدای بزرگ بر او باد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گلهای شادی /ص190

http://www.bahonar-tt.ir/

سایت irib