سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 مسلم بن عقیل - حجاب غیبت

مسلم بن عقیل

یکشنبه 85 بهمن 1 ساعت 11:0 صبح
وقتی که ملسم را برای گردن زدن بالای دارالاماره میبردن ایشان تقاضای آب کردن وقتی برایشان آب آوردن به علت جراحت لب وفک ظرف آب پر از خون شد . 3 بار این کار تکرار شد و مسلم(ع)نتوانست آب بخورد. آنگاه فرمود: الحمدالله لو کان لی من رزق المقسوم شربته .(حمد وسپاس از آن خداست اگر این ظرف آب قسمت من بود می نوشیدم ولی باید تشنه کشته شوم.)







منای عشق را حال و هوای دیگر است

شب عاشورا یا غوغای روز محشر است امشب


کنار یکدیگر جمعند هفتاد دو قربانی

سخن از بذل جان و صحبت از ترک سراست امشب


برادر را مباد از خواب بیدار کنی زینب

که او را سر به دامن پیغمبر است امشب

 

ز جا خیز وسپند دل به مجمر دود کن لیلا

که بر پا صورت قربان علی اکبر است امشب


زنان هاشمی آن سو روید از گهواره

شب شب زنده داری علی اصغر است امشب


گمانم بوی عطر فاطمه پیچیده در صحرا

که زینب تا سحر در ذکر مادر مادر است امشب


غزالان حریم آل طه العطش کمتر

خدا داند که سقا از شما تشنه تر است امشب


اذان گویید بر گلدسته های عشق ای یاران

که قاسم را سحرگاه نماز آخر شب است امشب


حرم چون لاله آتش زده از سوز بی آبی

سکینه از عطش چون مرغ بی بال پر است امشب


بیا ام البنین حال بنینت را تماشا کن

که هر یک را به سر شور و هوای دیگر است امشب


عبادالله را دعوت به آه وناله کن میثم

که عبدالله را شور شهادت بر سر است امشب


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]